رسول یونان
به آفتاب احتیاج داشتم
احتیاج داشتم به دمیدن صبح
تا بیدار شـوم از كابوس
خوش آمـدی !
روزگار غم انگیزی داشتم بی تو
پرده ی پنجـره ام از ابر بود
هر شب
با گریه به خواب می رفتم
و كشتی ها
در بالش من غرق می شدند...
[ بازدید : 360 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]